مفهوم هدف چیست؟
حال توضیح میدهیم مفهوم هدف چیست و داشتن هدف در زندگی چه ارزشی دارد. تعاریف مختلفی از آن وجود دارد، بیایید تعریف یکی از پیشگامان اولیه در تئوری هدف گذاری را بررسی کنیم:
هدف، ایدهای از آینده یا نتیجهای مطلوب است که شخص یا گروهی از مردم تصور، و برای آن برنامهریزی میکنند و متعهد میشوند آن را به دست آورند.
در ادامهی پاسخ پرسش مفهوم هدف چیست و نقش هدف در زندگی چیست، باید بگوییم که اهداف نشانگر تصمیماتی است که میگیریم و مسئولیتهایی را برای دستیابی به آنها میپذیریم، برخی از عادتهای بد خود را ترک میکنیم، عادتهای مفیدی را کسب، یا در زمینههای مختلف زندگی دستاوردهایی کسب میکنیم.
اهداف، ما را قادر میسازند تا با تعیین آنچه در زندگی میخواهیم به تمرکز بیشتری برسیم. داشتن هدف در زندگی ما را باانگیزه نگاه میدارد و دائما ما را به عملکردن وامیدارند. هنگامی که هدفی در زندگی به درستی انتخاب و دنبال شود میتواند به ما کمک کند تا از فرصتهای زندگیمان به نحو احسن بهره ببریم.
دلایلی که شما را از رسیدن به موفقیت دور می کند
دلیلی برای اینکه بنشینید و به موفقیت و دستاوردهای دیگران نگاه کنید و افسوس بخورید وجود ندارد مهم نیست که کجا زندگی می کنید و یا چند سال دارید تنها کافیست عمیقا به خود و آنچه می خواهید در آینده برای خود رقم بزنید فکر کنید.
این را بدانید که از نظر هر شخصی موفقیت تعریفی دارد و شاید شما موفقیت را تنها در بدست آوردن پول زیاد بدانید و این در حالی است که شخص دیگری موفقیت را در تحصیلاتش و یا همکارانی که دارد بداند و این نشان می دهد که در وهله اول باید اهداف خود را مشخص کنید و در نهایت با برنامه ریزی سعی کنید که با ثبات و تلاش شبانه روزی به آن هدف دست یابید و این را باید بدانید که رسیدن به موفقیت و اهدافی که برای خود مشخص کرده اید کار بسیار دشواری است نباید خود را ببازید و نا امید شوید و در خود روحیه بازندگی را رشد دهید و این خود شاید اصلی ترین مسئله برای رسیدن به موفقیت باشد.
و البته بسیاری از سوالاتی که اگر بتوانید به آنها پاسخ دهید حتمی به مسیر و هدفی که باید در پیش بگیرید خواهید رسید. اما باید این را در نظر بگیرید که موانع بسیاری را در پیش روی خود دارید که باعث می شود از مسیر رسیدن به اهداف خود دور شوید و باید آن ها را از خود دور کنید به همین دلیل در ادامه این مقاله با چند مورد از این موانع آشنا خواهید شد.
اضطراب و نگرانی :
فکر می کنم این مسئله زمانی پیش می آید که از مسیر اصلی اهدافم منحرف می شود و به بسیاری از مسائل که شاید اصلا با هدفی که دارم مرتبط نمی شود فکر می کنم و خب شاید همین دلیلی کافی باشد برای اینکه نتوانم بر روی اهدافم متمرکز شوم و در مسیر رسیدن به آنها حرکت کنم.
در نتیجه وقتی به از مسیر اهداف فاصله می گیرم این باعث اضطراب و نگرانی می شود و این ذهنیت به وجود می آید که شاید نتوانم به آن چیزی که می خواهم برسم و یا اصلا مناسب انجام آن کار نیستم. راهکار این مسئله این است که روی اهدافتان به گونه تمرکز کنید که هیچ کس و هیچ چیز نتواند روی آنها و افکارتان تاثیر بگذارد به عبارتی تاثیر پذیری خود از افکار دیگران و اشیای پیرامون خود را کم کنید.
فقط حرف زدن :
شما اهدافی را برای خود برمی گزینید و آنها را تصور می کنید و دوست دارید هرچه سریع تر به این اهداف دست یابید و همیشه از این مسئله سخن می گوید که دوست دارید به آن جایگاهی که لیاقتش را دارید برسید اما باید بدانید که این کافی نیست.
مهم نیست چقدر خود می توانید درباره اهدافتان و جایگاه آینده تان صحبت کنید باید تلاش کنید تلاشی به کیفیت تصوراتتان از اهدافی که دارید و اگر این کار را بتوانید انجام دهید و خود را به اینگونه رفتار کردن عادت دهید و این خود یک برنامه برای رسیدن به اهدافتان شود و بتوانید به خوبی به این برنامه عمل کنید، با سرعتی غیر قابل تصور به اهدافتان می رسید و تصوراتتان را به واقعیت تبدیل می کنید.
وقت گذاشتن با افراد منفی :
افرادی که در کنارتان هستند و شما با آنها وقتتان را تقسیم می کنیم و با آنها در به اشتراک گذاری اهدافتان شریک هستید نقش مهمی در رسیدن و یا نرسیدن به اهداف را برای شما بازی می کنند یا می تواند به شما کمک کند تا هرچه سریع تر و راحت تر به اهدافتان برسید و یا اینکه مانعی برای نرسیدن به اهدافتان باشند.
این به خود شما بر می گردد که با چه کسانی و چگونه رفتار کنید. اگر افرادی باشند که اهدافتان و کاری که می خواهید انجام دهید را مسخر کنند خب حتما باعث بی انگیزگی شما برای رسیدن به اهدافتان می شوند و دیگر نمی توانید آنگونه که شایسته است کار کنید و این باعث ایجاد نگرانی و اضطرابی در شما می شود و درنهایت شخصی از شما می سازد که دیگر هیچ اعتماد بنفسی برای ادامه کار در خود نمی بیند.
به تعویق انداختن کارها :
زمانی شما می توانید از انجام کارهای خود لذت ببرید و از نتیجه ی آن انگیزه بگیرید که هر کاری را در زمان مناسب و به بهترین شکل ممکن انجام دهید. برای انجام کارهای خود یک برنامه زمانبندی شده مشخص کنید و هر کار را در زمان مشخص خودش انجام دهید .
تمام تلاشتان این باشد که آن کار در همان زمان انجام شود زیرا اگر در انجام وظیفه های خود با مشکل مواجه شوید و یا اجرای آنها را به زمان دیگری موکول کنید باعث می شود تا در انجام همه وظیفه ها با مشکل مواجه شوید و هیج کاری را آنگونه که انتظار داشته اید انجام ندهید و از اهدافتان دور شوید.
تنبلی کردن :
برای لمس کردن تصوراتتان و رسیدن به اهدافی که برای خود مشخص کرده اید انگیزه داشته باشید برنامه ریزی کنید و با توجه به آن عمل کنید بدون اینکه حتی کوچکترین کوتاهی و تنبلی در انجام وظایف خود داشته باشید. پس اگر اهداف و تصوراتی که در ذهنتان دارین را دوست دارید و برای آنها ارزش قائلید و مشتاقید که هرچه سریع تر به آن ها دست یابید برنامه ریزی کنید و بی وقفه در تکاپوی رسیدن به آنها باشید.
کنجکاو نبودن :
شک نکنید که هیچ شخصی را نمی توانید پیدا کنید که به شما بگوید اهداف تان را چگونه دنبال کنید و آن ها محقق سازید افراد نمی دانند که شما می خواهید چه کاری انجام دهید نه تا زمانی که از آنها نپرسید و کنجکاو نباشید که چگونه و از چه طریقی می توانید به آنها دستیابید.
سعی کنید در انجام کارهای خود و راه حل هایی که برای آن دارید کنجکاو باشید این به شما کمک می کند تا به بهترین راه حل ها دست یابید و به بهترین شکل ممکن همانگونه که دوست دارید اهدافتان را دنبال کنید.
تسلیم شدن :
وقتی در راه رسیدن به اهدافتان بی انگیزه می شوید باید انتظار این را داشته باشید که دیگر از یک جایی نتوانید به کار خود ادامه دهید و دائم خودتان را سرزنش کنید و این جرقه ای خواهد بود برای یک شکست حال این سوال را از خود بپرسید چه بدست آوردید و چه از دست دادید؟آیا با این شرایط چیزی برای از دست دادن دارید؟
اگر جوابتان بله است پس دست از تلاش بردارید و بگذارید تا اهدافتان در حد تصوراتتان باقی بمانند و رشد نیابند و به مرور آنها را فراموش کنید در غیر این صورت یک بار دیگر تلاش کنید و این اطمینان را داشته باشید که یک قدم به موفقیت و اهدافتان نزدیک تر شده اید و تا جایی این کار را ادامه دهید که هیچ چیز مانع رسیدن شما به اهدافتان نشود.
نداشتن اعتمادبهنفس:
این مشکل درست مانند یک چرخه معیوب است. ازآنجاکه در برخی از زمینهها موفقیتی به دست نمیآوریم، اعتمادبهنفسمان را از دست میدهیم؛ سپس بهدلیل اعتماد به نفس پایین، در زمینههای دیگر هم موفق نمیشویم و این چرخه همینطور ادامه مییابد. این روند در ادامه، انگیزههایمان را از بین میبرد.
گفتیم که مسیر موفقیت، صاف و هموار نیست و هرازگاهی در آن شکستهایی پدیدار میشوند. شکستها اعتمادبهنفسمان را کاهش میدهند. بنابراین اگر اعتمادبهنفس نداشته باشیم، نمیتوانیم این مسیر را ادامه دهیم.
کمالگرایی:
میگویند آدمهای موفق آرزوها و رؤیاهای بزرگی دارند. این جمله درست است، اما این بهمعنای کمال گرایی نیست. وقتی میگوییم اهدافتان را بزرگ انتخاب کنید، یعنی افق فکریتان را درباره آنها گسترش دهید. این حالت بهمعنای فکرکردن به اهداف دورازدسترس است.
منتظرماندن برای فراهمشدن امکاناتی که ما را به چیزی برسانند که فراتر از شایستگیهای و تواناییهای ماست، هیچ نتیجهای در بر ندارد. ازآنجاکه چنین امکاناتی احتمالا هرگز فراهم نمیشوند، کاملا ناامید میشویم و هیچ کاری انجام نمیدهیم.
رسیدن به اهداف و آرزوها
برای رسیدن به هدف، اولین قدم باید تعیین هدف باشد. باید به دقت و با توجه به شرایط فعلی خود، هدفی را تعیین کنید که برای شما مهم و قابل دستیابی باشد. هدف باید مشخص و قابل اندازه گیری باشد تا بتوانید پیشرفت خود را ارزیابی کنید.بعد از تعیین هدف، باید برنامه ریزی کنید. این برنامه باید شامل مراحل مختلف و زمانبندی باشد. همچنین، باید به خود اجازه دهید که در طول راه، برنامه ریزی خود را تغییر دهید و با چالش ها و موانع مواجه شوید.
انگیزه قوی نیز یکی از عوامل مهم در رسیدن به هدف است. باید به خود اجازه دهید که به خودتان امیدوار باشید و با انگیزه و شور و شوق به سوی هدف پیش بروید. برای حفظ انگیزه، میتوانید از روشهای مختلفی مانند تصویرسازی، تمرینات ذهنی و یادآوری دلایل و اهداف خود استفاده کنید.
همچنین، باید در برابر چالش ها و ترس شکست، محافظت کنید. باید به خودتان اجازه دهید که خطا کنید و از خطاهای خود یاد بگیرید. هر چقدر که به خودتان اجازه دهید که خطا کنید، همان اندازه به سمت هدفتان نزدیکتر میشوید.ناامیدی نیز یکی از عواملی است که ممکن است باعث شود که از هدفتان دست بردارید.
برای جلوگیری از ناامیدی، باید به خودتان اجازه دهید که در طول راه، با خطاها و چالش ها روبرو شوید و به خودتان قول دهید که هر چه اتفاق بیفتد، به سمت هدفتان حرکت خواهید کرد. همچنین، میتوانید از حمایت دوستان و خانواده استفاده کنید تا از ناامیدی جلوگیری کنید.
کلام آخر
برای رسیدن به هدف، باید با انگیزه و شور و شوق به سوی آن پیش برویم و در برابر چالش ها و ترس شکست محافظت کنیم. خطا کردن و یادگیری از آن، قدمی مهم در راه رسیدن به هدف است و ناامیدی را با حمایت دوستان و خانواده میتوان به حداقل رساند.
بازدیدها: 3
- نویسنده : زینب اندجی گرمارودی