دهقان ناصرآبادی؛ انتخابی راهبردی برای هدایت کمیسیون انرژی مجلس
دهقان ناصرآبادی؛ انتخابی راهبردی برای هدایت کمیسیون انرژی مجلس
در روزهایی که ترکیب هیأت رئیسه کمیسیون‌های تخصصی مجلس شورای اسلامی در حال بازنگری است، کمیسیون انرژی به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین ساختارهای نظارتی و راهبردی، نیازمند نسیم نویی از تخصص، جسارت و نگاه سیستمی است. در این میان، نام دکتر غلامرضا دهقان ناصرآبادی بیش از سایر گزینه‌ها توجه ناظران و کارشناسان حوزه انرژی و اقتصاد سیاسی را جلب کرده است.


پایگاه خبری شباویز/ در روزهایی که ترکیب هیأت رئیسه کمیسیون‌های تخصصی مجلس شورای اسلامی در حال بازنگری است، کمیسیون انرژی به‌عنوان یکی از کلیدی‌ترین ساختارهای نظارتی و راهبردی، نیازمند نسیم نویی از تخصص، جسارت و نگاه سیستمی است. در این میان، نام دکتر غلامرضا دهقان ناصرآبادی بیش از سایر گزینه‌ها توجه ناظران و کارشناسان حوزه انرژی و اقتصاد سیاسی را جلب کرده است.
کمیسیون انرژی در ادوار گذشته عمدتاً در اختیار چهره‌هایی بوده که هرچند تجربه حضور در عرصه قانون‌گذاری را داشتند، اما برخی از آنان از منظر تخصص فنی در حوزه‌های نفت، گاز، برق و بازرسی انرژی، کارنامه قابل اتکایی ارائه نکردند. خروجی این نوع ترکیب‌ها، در برخی مقاطع، کندی در روند تصویب طرح‌های راهبردی یا تقلیل جایگاه کمیسیون به سطحی صرفاً تشریفاتی بود. حال آنکه شرایط امروز کشور در حوزه انرژی، بیش از هر زمان دیگری، نیازمند چهره‌ای است که هم با ریزساختارهای اقتصاد انرژی آشنا باشد و هم سابقه حضور در میدان نظارت، ارزیابی و اصلاح فرآیندهای کلان را در کارنامه داشته باشد.
دکتر غلامرضا دهقان ناصرآبادی دقیقاً همان ویژگی‌های مغفول‌مانده را به‌طور توأمان داراست. وی سال‌ها به‌عنوان بازرس ویژه انرژی در سازمان بازرسی کل کشور فعالیت داشته و از نزدیک با گلوگاه‌های فسادزا، ناکارآمدی در مدیریت منابع، و همچنین انحراف از سیاست‌های کلان در صنعت نفت و گاز آشنا بوده است. این سطح از آگاهی میدانی، به همراه نگاه راهبردی به سیاست‌گذاری انرژی، مزیتی است که کمتر در سوابق سایر اعضای کمیسیون دیده می‌شود.
از سوی دیگر، وجه تمایز دکتر دهقان ناصرآبادی در این است که رویکرد او تنها به انتقاد محدود نیست؛ بلکه برنامه‌محور و اصلاح‌طلبانه عمل می‌کند. او پیش از آنکه به عنوان یک چهره سیاسی مطرح شود، سال‌ها در لایه‌های سیستمهای نظارتی حساس ایفای نقش کرده و به پیچیدگی‌های فنی، حقوقی و ساختاری حوزه انرژی اشراف دارد. این دانش عملیاتی، هنگامی که در جایگاه ریاست کمیسیون انرژی قرار گیرد، می‌تواند موتور محرکه‌ای برای تحول واقعی در تعامل مجلس با بدنه اجرایی و نهادهای تخصصی کشور باشد.
بدیهی است که ریاست کمیسیونی با این سطح از اهمیت، نباید تنها بر مبنای سابقه‌ی پارلمانی یا تعاملات جناحی تعیین شود. در فضایی که منافع ملی، امنیت انرژی و آینده صنعت نفت و گاز در معرض چالش‌های داخلی و خارجی است، بهره‌گیری از فردی چون دهقان ناصرآبادی، یک تصمیم صرفاً سیاسی نیست؛ بلکه راهبردی، ملی و آینده‌نگرانه است.
در شرایطی که برخی از اعضای فعلی کمیسیون، علیرغم تجربه‌ی حضور در مجلس، فاقد سابقه عملی در حوزه انرژی هستند، باید از این فرصت برای بازتعریف مسیر کمیسیون بهره گرفت. شاید وقت آن رسیده که برای نخستین بار، کسی سکان‌دار کمیسیون شود که سال‌ها پیش از نشستن بر صندلی قانون‌گذاری، در دل ساختارهای بازرسی، به ارزیابی سیاست‌ها و کشف ناکارآمدی‌ها مشغول بوده است.
کمیسیون انرژی نباید به باشگاهی از سیاست‌ورزان تبدیل شود؛ بلکه باید تبدیل به مغز متفکر توسعه انرژی کشور گردد. این هدف، بدون انتخاب فردی با عمق کارشناسی، جسارت اصلاح و تجربه نظارتی مانند دهقان ناصرآبادی، محقق نخواهد شد.

به قلم میثم نظری فعال سیاسی

بازدیدها: 35