یکی از عرصههای تهاجم به «فرهنگ حجاب» از سوی دشمنان دانا و دوستان نادان ارائه این اندیشه است که:
«حجاب تکلیفی مخصوص زنان ما و زمان ماست و در هیچ یک از ادیان گذشته و یا اقوام پیشین وجود نداشته است».
اینان برای تأیید سخن خود، بانوان یونان و روم و ایران باستان و حتی ایمان آورندگان به حضرت ابراهیم (علیه السلام) و پیروان آیین یهود و مسیحیت را فارغ از این وظیفه دانسته، حجاب را مخصوص اسلام معرفی میکنند.
جهالت یا غفلت این افراد به گونهای است که فطری بودن پوشش را که فراتر از هر عصری و نسلی برای همگان ضروری است، انکار کرده به اقوام و ادیان پیشین تهمت ناشایستی زدهاند.
با نگاه به تورات- سفر پیدایش، باب ۳، آیات ۶-۸ و ۲۰-۲۱ دربارهی آدم و حوا چنین میخوانیم:
«و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و خوش نما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوهاش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آنگاه چشم هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریاناند، پس برگهای انجیر به هم دوخته، سترها برای خویشتن ساختند و آدم، زن خود را حوا نام نهاد، زیرا که او مادر جمیع زندگان است و خداوند رختها برای آدم و زن او بساخت و ایشان را پوشانید.»
قرآن نیز داستان آدم و حوا (علیهما السلام) را اینگونه بازگو مینماید:
«فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَهَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَ طَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّهِ»(۱)؛
آنگاه که آدم و حوا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده و به سرعت،با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند.
بنابر گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملتها و آیینهای جهان، حجاب در بین زنان معمول بوده است؛ هرچند در طول تاریخ،فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده و گاهی با اِعمال سلیقهی حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچگاه به طور کامل از بین نرفته است. مورخان به ندرت از اقوام بدوی که زنانشان دارای پوشش مناسب نبوده و یا به صورت برهنه در اجتماع ظاهر میشدند، یاد میکنند.
امروزه پس از پژوهشهای بسیار، دانشمندان تاریخ حجاب و پوشش زن را به دوران ماقبل تاریخ و عصر حجر نسبت میدهند. کتاب «زن در آینه تاریخ» پس از طرح مفصل علل و عوامل تاریخی
حجاب مینویسد:
«با توجه به علل ذکر شده و بررسی آثار نقوش به دست آمده، پیدایش حجاب به دوران پیش از مذاهب مربوط میشود.»(۲)
با این دستمایهی فکری، نگاهی به دورانهای مختلف تاریخی و گرایشهای فطری و فکری زنان نسبت به حجاب مینماییم و از چگونگی پوشش هر عصری باخبر میشویم:
۱. پوشش زن در یونان و روم باستان
دایره المعارف لاروس درباره پوشش زنان یونان باستان میگوید:زنان یونانی در دورههای گذشته،صورت و اندامشان را تا روی پا میپوشاندند.این پوشش که شفاف و بسیار زیبا بود، در جزایر کورس و امرجوس و دیگر جزایر ساخته میشد.
زنان فنیقی نیز دارای پوششی قرمز بودند. سخن درباره حجاب، در لابلای کلمات قدیمیترین مؤلفین یونانی نیز به چشم میخورد؛ حتی «بنیلوب» (همسر پادشاه «عولیس» فرمانروای ایتاک) نیز با حجاب بوده است. زنان شهر «ثیب» دارای حجاب خاصی بودهاند، بدین صورت که حتی صورتشان را نیز با پارچه میپوشاندند.
این پارچه دارای دو منفذ بود که جلوی چشمان قرار میگرفت تا بتوانند ببینند. در «اسپارته» دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج خود را از چشم مردان میپوشاندند. نقش هایی که بر جای مانده، حکایت میکند که زنان سر را میپوشانده، ولی صورتهایشان باز بوده است، و وقتی به بازار میرفتند، بر آنان واجب بوده است که صورتهایشان را بپوشانند؛ خواه باکره و خواه دارای همسر باشند.
حجاب در بین زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان شهر ماد (فارس و عرب)نیز وجود داشته است. زنان رومانی از حجاب شدیدتری برخوردار بودهاند، به طوری که وقتی از خانه خارج می شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها میپوشاندند و چیزی از برآمدگیهای بدن مشخص نمیشد.(۳)
یکی از تاریخ نویسان غربی نیز شواهد زیادی بر وجود حجاب در بین زنان یونان و روم باستان آورده است. او درباره «الهه عفت» که یکی از خدایان یونان باستان است، میگوید، «آرتمیس»، الهه عفت است و عالیترین نمونه (و الگو برای)دختران جوان به شمار میآید. دارای بدنی نیرومند و ورزیده و چابک و به زیور عفت و تقوا اراسته است.»(۴)
همچنین دربارهی مردم یکی از قبائلی که نهصد سال قبل از میلاد زندگی می کردهاند، آمده است:
«بالاتر از ارمینان و در کنار دریای سیاه، «سکاها» بیابانگردی میکردند. آنها مردم وحشی و درشت اندام قبایل جنگی نیمه مغول و نیمه اروپایی بسیار نیرومندی بودند که در ارابه به سر میبردند و زنان خود را سخت در پرده نگاه میداشتند.»(۵)
این مورخ در جای دیگر میگوید:
«زنان فقط در صورتی میتوانند خویشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشنهای مذهبی و تماشاخانهها حضور یابند که کاملاً در حجاب باشند.»(۶)
همچنین از قول یکی از فلاسفه یونان باستان، درباره شدت پوشش زن، نقل میکند: نام یک زن پاکدامن را نیز چون شخص او باید در خانه پنهان داشت.(۷)
۲. پوشش زن در ایران باستان
در مورد پوشش زنان ایران باستان، مطالب زیادی در تاریخ وجود دارد. ویل دورانت درباره پوشش زنان ایران باستان و اینکه حجاب بسیار سختی در بین آنان رایج بوده است، میگوید:
«زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوشدار از خانه بیرون بیایند.
هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمیزش (اختلاط) کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی را، ولو پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقشهایی که در ایران باستان بر جای مانده، هیچ صورت زن دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمی رسد.»(۸)
از دائره المعارف لاروس نیز به دست میآید که حجاب در بین مادها و پارسها وجود داشته است.(۹) همچنین در تفسیر اثنی عشری(۱۰) آمده است: «تاریخ نشان میدهد که حجاب در فرس قدیم وجود داشته است.» در کیش «مازدیسنی» نامه شت مهاباد، آیه ۹۰ گوید:
«زن خواهید و جفت گیرید و هم خوابه دیگری را نبینید و بر او منگرید و با او میامیزید.»
نصوصی که بیانگر حجاب زنان ایران باستان است، نشان میدهد که زنان در دورههای مختلفی چون دوره مادها، پارسیها (هخامنشیان)، اشکانیان و ساسانیان دارای حجاب و پوشش بودهاند.
این داستان تاریخی نمونهای از حفظ حجاب در دورهی ساسانیان است:
هنگامی که سه تن از دختران کسری، پادشاه ساسانی، را با ثروت فراوانی از اموال، برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی را در حالی که با پوشش و نقاب، خود را پوشانده بودند، در برابر عمر نگاه داشتند، خلیفه دستور داد، با آوازی بلند بر آنان فریاد کشند که:
«پوشش از چهره برگیرید تا مسلمانان آنها را ببینند و خریداران پول بیشتری به پای آنها بریزند.»
دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن صورت خودداری کردند و مشت بر سینه نماینده عمر زدند و آنان را از خود دور ساختند. خلیفه خشمناک شد و خواست با تازیانه آنان را بیازارد، در حالی که شاهزادگان ایرانی میگریستند.
حضرت علی (علیه السلام) به عمر فرمود:
«در رفتارت مدارا کن؛ از پیغمبر خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شنیدم که میفرمود: «بزرگ و شریف هر قومی را که خوار و فقیر شده، گرامی بدارید.»
عمر پس از شنیدن فرمایش حضرت علی (علیه السلام)آتش خشمش فرو نشست. سپس حضرت اضافه کرد:
«با دختران ملوک نباید معامله دختران بازاری (کنیزان)کرد.»(۱۱)
۳. پوشش زن در ادیان بزرگ الهی
حجاب در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام)
در آئین مقدس حضرت ابراهیم (علیه السلام)مسأله پوشش زنان، حائز اهمیت بوده است. در کتاب تورات چنین میخوانیم:
«رفقه چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما میآید؟ خادم گفت: آقای من است. پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.»(۱۲)
از این بیان روشن میشود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام) وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، از شتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.
حجاب در آیین یهود
در اصول اخلاقی «تلمود» که یکی از کتابهای مهم دینی و در حقیقت فقه مدون و آیین نامه زندگی یهودیان است، آمده:
«اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت، چنانچه مثلاً بیآنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میرشت یا با هر سنخی از مردان درد دل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مینمود، همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند، در ان صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.»(۱۳)
در قرآن کریم در داستان فرار موسی (علیه السلام) از کاخ فرعون به سوی شهر مدین آمده است که دختر شعیب از طرف پدرش، موسی (علیه السلام) را فراخواند چون به نزد پدرش شعیب رسیدند پیشنهاد کرد که از موسی برای چرانیدن گوسفندان کمک بخواهد و گفت: او نیرومند و امانتدار است. در خبری از امام رضا (علیه السلام) آمده است که شعیب از او پرسید: امانتداری او را چگونه دانستی؟
گفت: چون او را از سوی شما فرا خواندم و به راه افتادیم از من خواست پشت سر او حرکت کنم و راه را به او نشان دهم؛ تا چیزی از من نبیند که این حجب و حیا و احتشام موسی (علیه السلام) را میرساند این میرساند که ندیدن جایی از زن ملاک امین بودن شمرده شده اگر حجاب و پوشش یک ارزش نبود، ندیدن چیزی از زن ملاک امین بودن شمرده نمیشد، بلکه حجب و حیای دختر شعیب را نیز میرساند زیرا ندیدن چیزی از زن را ملاک امین بودن شمرده است پس نزد خودش نیز پوشش یک ارزش شمرده میشود.
اما در تاریخ تمدن ویل دورانت به نقل از اصول اخلاقی تلمود یهود آمده است که: اگر زنی به نقض قانون یهودی میپرداخت، به طور مثال بیآنکه چیزی بر سر داشت میان مردم میرفت… که به روشنی حاکی است که بیروسری به میان مردم رفتن زنان، خلاف قانون شرع یهود است.
حجاب در آیین مسیحیت
در کتاب انجیل آمده است: پولس در رساله خود به قدنتیان تصریح میکند:
«اما میخواهم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا. هر مردی که سرپوشیده دعا یا نبوت کند سر خود را رسوا مینماید. اما هر زنی که سر برهنه دعا کند، سر خود را رسوا میسازد؛ زیرا این چنان است که تراشیده شود.
زیرا اگر زن نمیپوشد، موی را نیز ببرد و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد؛ زیرا که مرد را نباید سر خود را بپوشد چون که او صورت و جلال خداست، اما زن جلال مرد است؛ زیرا که مرد از زن نیست، بلکه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده، بلکه زن برای مرد.
از این جهت زن میباید عزتی بر سر داشته باشد، به سبب فرشتگان… در دل خود انصاف دهید آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند.»(۱۴) پس در جایی که برای دعا باید سر زن پوشیده باشد، به هنگام رو به رو شدن با نامحرم پوشش سر لازمتر خواهد بود.
و نیز در انجیل، در رساله پولس، به تیموتاوؤس میگوید:
« و همچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مروارید و رخت گرانبها، بلکه چنان که زنانی را میشاید که دعوای دینداری میکنند به اعمال صالحه.»(۱۵)
پینوشتها:
۱. سوره اعراف، آیه ۲۲
۲. زن در آینه تاریخ، علی اکبر علویقی.
۳. دایره المعارف القرن العشرین، ۱۹۲۳
۴. تاریخ تمدن، ویل دورانت، ص ۵۲۰
۵. همان، ص ۳۳۶
۶. همان، ص ۳۴۰
۷. همان.
۸. همان، ص ۴۳۴.
۹. دایره المعارف القرن العشرین، ۱۹۲۳
۱۰. تفسیر اثنی عشری، ج ۱۰، ص ۴۹۰
۱۱. السیره الحلبیه، ج ۲، ص ۲۳۴
۱۲. سفر پیدایش، باب ۲۴، آیه ۶۴ و ۶۵
۱۳. تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۴۶۱
۱۴. باب۱۱، آیه ۳ تا ۱۴
۱۵. باب۲، آیه ۹ تا ۱۱
بازدیدها: 5
- نویسنده : مرتضی شعله کار