به گزارش پایگاه خبری شباویز،حمید لولایی متولد ۱۳۳۴ در محله عشرت آباد تهران و اصالتا شمالی است اما بزرگ شده محله عشرت آباد است، در بازیگری تنها مشوق خود را مادرش معرفی می کند و همیشه به خاطر صداقت و روراستی اش زبانزد خاص و عام است. نقاشی تنها هنری است که به بازیگری نزدیک می داند او عاشق کارهای آنتوان چخوف است.
حمید لولایی از کودکی عاشق بازیگری بود و با استفاده از جعبههای پودر لباسشویی و چسباندن عکس و گویندگی بچههای محل را دور خود جمع میکرد.
با پولهای عیدی خود به سینما میرفت. بهترین تفریح زمان کودکیاش سینما رفتن بود، عشق به بازیگری در ۱۵ سالگی حمید لولایی را به کلاسهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کشاند.
لولایی دوره کلاسهای هنرهای زیبا را به صورت شبانه گذراند.
• کار تئاتر را به طور جدی در سال ۱۳۵۸ با بازی در نمایشی به کارگردانی مرحوم رضا ژیان و سیاوش طهمورث شروع کرد.
• «پیکرتراش» فیلم سینمایی بود که از آن به عنوان کار دوم خود یاد میکند اما این فیلم به اکران عمومی در نیامد و هیچ وقت دیده نشد.
• حمید لولایی در آغاز جنگ در فیلم سربداران هم نقش کوتاهی را ایفا کرد که این آخرین فیلم او قبل از شروع جنگ تحمیلی بود.
از شروع جنگ تحمیلی به مدت شش سال از عرصه هنر دور ماند.
• در زمان خدمت سربازی همچنان به کار تئاتر مشغول بود «سبزه دوست بچهها» تئاتری بود که او در این دوران به همراه مرحوم رضا ژیان برای بچهها اجرا میکرد.
در سال ۶۹ در کلاس مدیریت سینما شرکت کرد و پذیرفته شد و مدیریت سینما عصر جدید را به عهده گرفت، مدیریت سینما آزادی او را دوباره به دوستان قدیمیاش رساند که این دیدار مجدد موجب روی آوردن دوباره حمید لولایی به بازیگری شد.
«فراموشخانه» مجموعهای بود که با آن کار و بارش رونق یافت به همین خاطر از مدیریت سینما استعفا داد و به بازیگری روی آورد، بهترین فیلمی که در هنگام مدیریتش در سینما اکران شد «مادر» بود که همیشه از آن به خوبی یاد میکند.
حمید لولایی سال ۱۳۷۲ از مدیریت سینما آزادی استعفا داد و دقیقا یک سال و نیم بعد، سینما آزادی دچار آتشسوزی شد.عشق و علاقه او به بازیگری حتی در زمان مدیریت سینما لحظهای او را رها نمیکرد به طوری که هرگاه فرصتی به دست میآورد زود جیم میزد و خود را به سر صحنه میرساند.
حمید لولایی با ساعت خوش قدم به عرصه طنز گذاشت. داریوش کاردان اولین کسی بود که قابلیتهای او را در این وادی کشف کرد، در ساعت خوش بیشتر از همه عوامل با مهران مدیری و رضا عطاران رابطه بهتری داشت.
مدیریت سینما مانع ازحضور مدام او در سریال ساعت خوش میشد. به همین دلیل بازیگری را به مدیریت سینما ترجیح داد و با خشایار مستوفی حسابی خود را به جامعه طنز معرفی کرد.
او در سال ۱۳۸۴، بابت ایفای نقش در فیلم «چند می گیری گریه کنی» ، برنده «سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر» شد.
حمید لولایی در سال ۱۳۶۹ وقتی ۳۵ ساله بود در یک مهمانی خانوادگی عاشق یک دختر خانومی شد و با او ازدواج کرد که ثمره آن دو دختر بنام سارا و مریم است.
Views: 11