زندگی نامه شهید حسین محرابی/شهید مدافع حرم معروف به شهید خندان مشهد
زندگی نامه شهید حسین محرابی/شهید مدافع حرم معروف به شهید خندان مشهد
شهید حسین محرابی سرانجام پس از سال‌ها تلاش روز عید غدیر سال ۱۳۹۵ به سوریه اعزام شد و پس از دو بار اعزام، روز دهم آذر ۱۳۹۵ به شهادت رسید.

به گزارش پایگاه خبری شباویز،شهید مدافع حرم «حسین محرابی» روز ۳۰ شهریور سال ۱۳۵۶ در مشهد به دنیا آمد

دوران خدمت را در پرندک تهران به عنوان تکاور گذراند. برای اولین بار که به زیارت امام حسین (ع) رفت، عقایدش محکم‌تر شد و جرقه اولیه جهاد در این سفر زده شد و بعد از آن بی‌نهایت عاشق بی‌بی رقیه (س) شد

با توجه به ارادتی که به ائمه (ع) داشت برای شهادت دست به دامن تمام ائمه (ع) شد و دست از طلب برنداشت. بعد از آخرین باری که به زیارت امام رضا (ع) رفت، خیالش راحت بود که حاجتش را از امام رضا (ع) گرفته است و دقیقاً روز شهادت امام رضا (ع) هم به شهادت رسید.

بعد از شهادت شهید محرابی از او یک عکس خندان منتشر شد و به همین خاطر به «شهید خندان مشهدی‌ها» معروف است و چون روز شهادت آقا علی بن موسی‌الرضا (ع) به شهادت رسید، ملقب به «شهید امام رضایی (ع)» شد.

چند روز قبل از شهادت شهید محرابی زمزمه‌هایی میان همرزمان شهید محرابی پیچیده بود که: حسین بوی شهادت می‌دهد. دقیقاً همان روز‌ها هم حسین به شدت بی‌قرار بود. آنطور که همررزمان شهید روایت کرده‌اند، روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند می‌خوانند، اما اسم شهید محرابی در فهرست نبود به همین خاطر حسین برای گرفتن رضایت فرمانده محور پیش او می‌رود؛ اما فرمانده محور با حضور او در این عملیات مخالفت می‌کند.

هنگامی که شهید محرابی اصرار را بی‌فایده می‌بیند به فرمانده محور می‌گوید: من بچه مشهد هستم؛ اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا (ع) می‌روم و از شما پیش ایشان شکایت می‌کنم.

در این هنگام وقتی که فرمانده محور صحبت‌های شهید محرابی را می‌شنود، به وی اجازه شرکت در عملیات را می‌دهد. در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیه مدافعان حرم می‌گوید: همه ما از مشهد آمده‌ایم. فردا شهادت امام رضا (ع) است و خوش به حال کسی که فردا شهید شود. هنوز حرف این مدافع حرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش گفت: کسی که می‌گویی شهید می‌شود، من هستم.

یکی از همرزمان شهید درمورد نحوه شهادت شهید محرابی اینگونه تعریف می‌کند: شهید محرابی روی پشت بام یکی از ساختمان‌ها پشت من ایستاده بود که ناگهان صدایی را از پشت سرم شنیدم. به محض اینکه برگشتم، حسین روی زمین افتاده بود. خونریزی او به شدت زیاد بود. دوباره برگشتم و مشغول تیراندازی به سمت داعشی‌ها شدم و مجدد به حسین نگاه کردم. در حالت سجده بود و آخرین کلمه‌ای که گفت: «یا اباالفضل (ع)» بود. تیر دقیقاً به قلب شهید خورده بود.

بازدیدها: 3